پنج‌شنبه‌های من
درست است، اين زمانه، واين زيست، واين آدميزاد، ما را طوري بار مي‌آورند که هرگز نتوانيم فعلهاي يکرو و خالصي براي بيان کارهايمان به کار ببريم. به ما، راضي نيستم، و راضي هستم، ياد نمي‌دهند. به ما، ناراضي نيستم، ياد مي‌دهند که معني آن راضي نيستم، است.
فرار از اين زبان بازاري و موذي و پليد يا جنگيدن با آن اصلا آسان نيست. ولي اگر تسليم اين زبان باشيم ديگر هيچيم. بنابراين به تو توصيه مي‌کنم جغرافيايي را بخواه وآرزو کن که در آن بي هيچ سعي و قصد قبلي، با کلمات شسته و تيز، بتواني راضي بودن و راضي نبودن را بگويي و بنويسي.

شب يك، شب دو/بهمن فرسي
2 Comments:
در اوج

Blogger vertigo said...
DOST DARAM PANJASHABEHAYAT RO HARVAGHT BETONAM HATMANM YE SARI BE IN ROZAT MIZANAM MERC AZ PANJSHANBEHAye be yadmandnit

Clicky Web Analytics