پنج‌شنبه‌های من
واحد اندازه گیری

تقصیر خودم نیست . هر چقدر هم که دانشجوی کودنی بوده‌ام ، خوب بالاخره رشته‌ام ریاضی بود دیگر . یعنی منظورم این است که اگر ریاضی‌ام خوب نبوده ، چیز دیگری هم بلد نیستم .
حالا تو که می‌گفتی واحدش متر و عدد نیست یک جور دیگری بگو که چقدر دلم تنگ شده باشد به حد نصابش می‌رسد؟ مثلا بگو هزار بیلیون سال نوری یا به اندازه Lim 1/n وقتی که n خیلی زیاد میل کند به صفر.ولی خوب به هر حال باید با یک واحدی مقدارش را بگویی تا من که می‌خواهم از q , p را نتیجه بگیرم ، بتوانم بگذارم توی فرمول ، ببینم شرط p صادق است یا نه؟
4 Comments:
Anonymous Anonymous said...
راجع به پست قبلیت:
جایی که برای آدم تنگ است برای آدم تنگ است.

Blogger Mehdi said...
امان از دلتنگی. بیزارم ازش. خراب می کنه همه چیزو. روحیه و انرژی رو. فرار کن.

Blogger Unknown said...
اول اینکه در مورد پست قبلی متاسفانه همونجا کامنت گذاشتم و با عرض پوزش اینجا می خوام در مورد همین مطلب کامنت بذارم
دوم اینکه چقدر خوب می نویسی، بنظرم هر چی راحت تر بنویسی بهتر میشه
سوم اینکه این مهدی رو ولش کن! امتحانش رو گند زده حالش خوب نیست. چی چی رو فرار کن؟ مگه زلزله اومده؟ به نظر من حس دلتنگی جز لحظه های قشنگه زندگیه، اینو جدی گفتم، اگه به حساب جواد بازی نذارین

Anonymous Anonymous said...
salam.az webloge farzin oedatoon kardam ,farzin bi khod az kesi tariif nemikone.کاش ایناریتو باز هم مثل آموروس پروس فیلم میساخت

Clicky Web Analytics