پنج‌شنبه‌های من
نوستالژی_قسمت اول
امروز وقتی از پشت پارک شهر رد می شدم چشمم افتاد به دری که باز بود به یک راهرو که چند تا پوستر شاعر و خواننده به در و دیوارش زده شده بود . تابلو را نگاه کردم و فهمیدم اینجا یک فروشگاه موسیقی یا به عبارت دیگه عرضه محصولات فرهنگی- هنری است. بعد از راهروی ورودی می رسیدی به یک محوطه وسیع تر پر از سی دی و نوار موسیقی با دکوراسیونی که به نظرم به نسبت فروشگاههای مشابه در شیراز نمونه بهتری بود.اما پشت میزهای شیشه ای نوارها خیلی بی نظم چیده شده بودند و گوشه کنارها پر بود از کارتون های باز و بسته ونوارها وسی دی های تلمبار شده.
از فروشنده 60-50 ساله فروشگاه پرسیدم که اینجا تازه افتتاح شده ؟ و جواب داد که نه در حدود دو سال پيش.
فکر کردم که پس این بی نظمی چه دلیلی دارد .این که مثلا همنوایی علیزاده رو بگذاری کنار آخرین کاست رضا صادقی!
پرسیدم که فروش خوبی هم دارید؟ شروع کرد به توضیح دادن که بله البته با توجه به اینکه ما از همه جا قیمتهامون ارزون تره و هر جور موسیقی رو هم که شما بخواین-کم مونده بود بگه از شیر مرغ تا جون آدمیزاد!- داریم همه ترجیح میدن از ما خرید کنند و.....

اما این مواجه شدن ناگهانیم با یک فروشگاه موسیقی جایی که انتظارش را نداشتم باعث شد به یاد خاطره مشابه ای از دو سال پیش بیفتم. یاد روزی که اتفاقی از طرفهای میدان محسنی رد می شدم و یکهو صدای آهنگی را شنیدم آهنگی که توقع نداری تو خیابون میرداماد وسط یک سری مغازه لوكس بشنوی. صدا از مغازه ای بود با در و ویترین چوبی و یک گرامافون در انتهای راهرویی که به فروشگاه می رسید.اینجا بتهوون بود!
همان فروشگاه موسیقی خیابان ولی عصر کنار دانشگاه هنر که فکر می کنم نزدیک چهل سال از تاسیسش می گذشت و یک روز هم بی هوا آمدند بساطش را جمع کردند وگفتند اینجا واگذار شده به یک بانک . ما ماندیم و کلی خاطره از فروشگاه بتهوون که تعریف خواهم کرد.

2 Comments:
Anonymous Anonymous said...
پریسا جان سلام
خوشحالم که از این به بعد می تونم مطالب تو رو هم بخونم. برات آرزوی موفقیت می کنم

Blogger Naser said...
سلام
من هم از محيط فروشگاه بتهون خيلي خيلي خوشم مي اومد و دوست داشتم که اگه يه نوار معمولي هم اگه مي خوام بگير که هم هجا پيدا مي شه برم بتهون.
ولي از وقتي رفته ميرداماد ديگه سر نزدم.
منتظر بقيه ي مطالب هستم.

Clicky Web Analytics